در طول سال، شبهای چهارشنبه، مسجد مقّدس جمکران، پذیرای قریب یکصد هزار عاشق دل باخته است که از شهرهای دور و نزدیک، به شهر مقدّس قم روی میآورند و در حرم مطهّر حضرت معصومه علیها السلام پیشانی ادب بر آستان میسایند و آن گاه راهی مسجد مقدّس جمکران میشوند و با امام رؤوف، به راز و نیاز میپردازند.
بخش دوم
جمکران، میعادگاه عاشقان
در طول سال، شبهای چهارشنبه، مسجد مقّدس جمکران، پذیرای قریب یکصد هزار عاشق دل باخته است که از شهرهای دور و نزدیک، به شهر مقدّس قم روی میآورند و در حرم مطهّر حضرت معصومه علیها السلام پیشانی ادب بر آستان میسایند و آن گاه راهی مسجد مقدّس جمکران میشوند و با امام رؤوف، به راز و نیاز میپردازند.
از چهرههای برجستهای که ارادت خاصّی به مسجد مقدّس جمکران داشتند و خوانندگان گرامی با شخصیّت علمی و تقوایی آنان آشنایی دارند، آیات عظام حاج شیخ عبدالکریم حائری، حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، حاج سیّد محمّد تقی خوانساری، حاج سیّد محمّد حجّت کوهکمری، حاج آقا حسین بروجردی، حاج سیّد حسین قاضی، حاج شیخ محمّد تقی بافقی، حاج آقا مرتضی حائری را میتوان نام برد.
برای مرحوم آیةاللَّه حائری، هر وقت مشکلی پیش میآمد، مرحوم آیةاللَّه بافقی را به مسجد جمکران میفرستاد و رفع مشکل میشد.
هر وقت شهریّهی حوزه تأمین نمیشد، مرحوم آیةاللَّه حجّت، به مسجد مقدّس جمکران مشرّف میشد و همان روز، شهریّه تأمین میگردید.
برای مرحوم آیةاللَّه بروجردی، هر وقت مشکلی پیش میآمد، گوسفندی میفرستاد تا در کنار مسجد جمکران قربانی کنند.
برای مرحوم آیةاللَّه گلپایگانی، هر وقت مشکلی پیش میآمد، عریضهای مینوشت و با گروهی از اصحاب و فرزندان خود، به مسجد مقدّس جمکران مشرّف میشد و توسّل میکرد و رفع مشکل میشد.
مرحوم آیةاللَّه مرعشی، چهل شب چهارشنبه، در مسجد جمکران بیتوته کرد.
آیةاللَّه صافی، در مورد پدر بزرگوارشان، مرحوم آیةاللَّه حاج ملاّ جواد صافی گلپایگانی، نقل فرمودند که ملتزم بود حتّی الامکان، پیاده به مسجد جمکران مشرّف شود.
آیةاللَّه حاج سیّد محمّد تقی خوانساری نیز غالباً، پیاده مشرّف میشدند.
ختم زیارت عاشورا در مسجد جمکران
در عصر زعامت مرحوم آیة اللَّه حاج سیّد محمّد حجّت، قحطی و گرانی سختی پدید آمد، به طوری که نان سنگک دانهای یک تومان رسید، در حالی که شهریّهی طلاّب در ماه، فقط ده تومان بود.
مرحوم آیةاللَّه حجّت، چهل تن از طلاّب مهذّب و متدیّن را دستور داد که به مسجد مقدّس جمکران مشرّف شوند و در پشت بام مسجد، به صورت دسته جمعی، زیارت عاشورا را با صد سلام و لعن و دعای صفوان بخوانند و به حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام و حضرت ابوالفضلعلیه السلام و حضرت علی اصغر علیه السلام متوسّل شوند و رفع گرانی و نزول باران را از خداوند متعال بخواهند.
چهل تَن طلبهی مهذّب و متدیّن، طبق فرمان مرجعیّت اعلای تشیّع، به میعادگاه عاشقان شرفیاب شدند. بعد از ادای نماز تحیّت و نماز حضرت بقیّةاللَّه، أرواحنا فداه، و توسّل به ذیل عنایت فرمانروای جهان هستی، به پشت بام مسجد رفتند، ختم زیارت عاشورا را، طبق دستور آن مرجع وارسته، انجام دادند و حوائج خود را با شفیع قرار دادن سه تَنْ بابالحوائج، به درگاه حضرت احدیّت، عرضه داشتند و مسجد را به قصد قم ترک کردند.
راه قدیمی مسجد جمکران، از طرف روستای جمکران بود. گروه چهل نفری طلاّب، هنوز به دهِ جمکران نرسیده بودند که درهای رحمت گشوده شد و باران رحمت، سیلآسا فرو ریخت و طلاّب، ناچار شدند که لباسهای خود را درآورند، حتّی کفشهای خود را به دست گرفتند، از میان سیلابها عبور کردند.
این حادثهی تاریخی را نخستین بار، از دانشمند معظّم حجّةالاسلام والمسلمین استاد محمّد امین رضوی صاحب کتاب ارزشمند تجسّم اعمال - که خود جزء چهل تن بود - شنیدم.
بسیاری از آن چهل تَن، به رحمت ایزدی پیوستهاند، ولی الحمدللَّه، برخی از آنان در قید حیات هستند که خوانندگان گرامی، میتوانند از آنان تحقیق کنند.
اخیراً، این داستان از زبان حضرت آیةاللَّه حاج سیّد مهدی اخوان مرعشی و حجّةالاسلام والمسلمین آقای گل محمّدی ابهری، منتشر شده است.(الف)
بسیار مناسب است که مراجع بزرگوار عصر ما نیز در مشکلات مادّی و معنوی، مردم را به مسجد مقدّس جمکران و ختم زیارت عاشورا به صورت دسته جمعی در آن میعادگاه عاشقان، فرا خوانند.
خصوصیّت شب چهارشنبه
مکرّراً، با این سؤال مواجه شدهایم که ((آیا شب چهارشنبه، خصوصیّتی دارد؟)).
در پاسخ، باید عرض کنیم که شب چهارشنبه، خصوصیّت دارد. لذا میبینیم که حضرت بقیّةاللَّه، ارواحنا فداه، در همان فرمانی که برای تأسیس مسجد جمکران صادر کردند، فرمودند: (( فردا شب که شب چهارشنبه است، آن بز را به همین جایگاه بیاور و ذبح کن و روز چهارشنبه که هجدهم ماه رمضان است، گوشت آن را به بیماران صعبالعلاج انفاق کن که خداوند، همهشان را شفا عنایت میکند .)).(ب)
دعایِ عَظُمَ الْبَلاء
در این جا یاد آوری این نکته لازم است که در مسجد مقدّس جمکران، از دعاهای مربوط به حضرت بقیّةاللَّه، أرواحنا فداه، مانند (( دعای ندبه ))، (( دعای سلام اللَّه الکامل ))، ((زیارت آل یاسین ))، (( دعای عهد ))،... بویژه از دعای (( الّلهم عظم البلاء ... )) که بعد از نماز حضرت صاحب الزّمان علیه السلام به آن امر شده است، غفلت نشود.(ج)
اشاره:
مسجد سهله، در اطراف کوفه، در دو کیلومتری شمال غربی مسجد اعظم کوفه، کهن ترین مکان منتسب به حضرت بقیةاللّه(عج) است.
در احادیث مأثور از امامان نور، مسجد سهله، به عنوان اقامت گاه شخصی حضرت ولی عصر (علیهالسّلام) در عصر ظهور معرّفی شده است.
در این نوشتار، به استناد بیست حدیث از پیشوایان معصوم (علیهمالسّلام) جایگاه مسجد سهله از دید روایات بررسی شده و ویژگیهای آن مکان مقدّس شمارش گردیده، و به چهل مورد از نیک بختان تاریخ که در این پایگاه ملک پاسبان به حضرت دوست راه یافتهاند، اشاره شده است.
جایگاه آن امام نور به هنگام ظهور
در احادیث فراوانی، به صراحت، اعلام شده که اقامتگاه شخصی حضرت بقیةاللّه، أرواحنافداه، در دوران ظهور مسجد مقدّس سهله است. اینک شماری از این روایات آورده میشود.
1- محدّثان عالی مقام شیعه، با اسناد معتبر، در مجامع حدیثی خود، از راویان اخبار و ناقلان آثار، روایت کردهاند که روزی در محضر مقدّس رییس مذهب، حضرت امام صادق (علیهالسّلام) از مسجد سهله گفت و شنود شد. فرمودند:
أما إنّه منزل صاحبنا إذا قام بأهله؛(1) آن جا اقامت گاه صاحب ما است، هنگامی که با خانوادهاش قیام کند.
در برخی از منابع، به جای ((قامَ))، ((قَدِمَ)) تعبیر شده است؛(2) یعنی، هنگامی که تشریف بیاورد.
و در نقل برخی از محدّثان، به جای ((أما إنّه))، ((مسجد السّهله)) آمده است؛(3) یعنی، به جای ضمیر، اسم صریح آمده است.
2- بیش از دو قرن، پیش از میلاد مسعود کعبهی موعود، وجود مقدّس امیرمؤمنان (علیهالسّلام)، به هنگام ترسیم خطّ سیر حضرت ولی عصر (علیهالسّلام) در آستانهی ظهور، میفرماید:
((کأنّی به قد عبر من وادی السلام إلی مسجد السّهلة، علی فرس مُحَجَّل(4) له شِمراخ(5)، یزهو، و یدعو، و یقول فی دعائه: ((لا إله إلاّ الله حقّاً حقّاً...؛(6) گویی او را با چشم خود میبینم که از وادی السلام عبور کرده، بر فراز اسبی که سپیدی پاها و پیشانیاش همیدرخشد، به سوی مسجد سهله در حرکت است، و زیر لب زمزمه دارد و خدا را این گونه میخواند: ((لا إله الاّالله حقّاً حقّاً...)).
3- بیش از یک قرن پیش از ولادت خجستهی حضرت حجّت (علیهالسّلام)، امام صادق (علیهالسّلام) خطاب به یار با وفایش ابوبصیر فرمود:
یا أبا محمّد! کأنّی أری نزول القائم (علیهالسّلام) فی مسجد السّهلة بأهله و عیاله؛
ای ابا محمّد! گویی فرود آمدن قائم (علیهالسّلام) را با اهل و عیالاش در مسجد سهله، با چشم خود میبینم.
ابوبصیر عرضه داشت: ((آیا محلّ اقامت دائمی آن حضرت، در مسجد سهله خواهد بود؟)). حضرت فرمود: ((آری.)). سپس فرمود:
مسجد سهله، اقامتگاه حضرت ادریس (علیهالسّلام) بود.
مسجد سهله، اقامتگاه حضرت ابراهیم خلیل الرحمان (علیهالسّلام) بود.
خداوند، پیامبری را مبعوث نکرده، جز این که در مسجد سهله نماز گزارده است.
مسجد سهله، پایگاه حضرت خضر (علیهالسّلام) است.
کسی که در مسجد سهله اقامت کند، همانند کسی است که در خیمه ی رسول اکرم (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) اقامت کند.
مرد و زن با ایمانی یافت نمیشود، جز این که دلاش به سوی مسجد سهله پر میزند.
در مسجد سهله، تخته سنگی است که تمثال همهی پیامبران بر آن نقش بسته است.
احدی در مسجد سهله نماز نمیگزارد که با نیّت راستین خدا را بخواند، جز این که خداوند او را با حاجت بر آورده شده از آن جا بر میگرداند.
احدی نیست که در مسجد سهله به خدا پناهنده شود، جز این که خداوند او را از آن چه بیم دارد پناه دهد.
ابوبصیر عرض کرد: ((فضیلت بسیار بزرگی است!)).
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: ((آیا برایات بیفزایم؟)). عرض کرد: ((بلی.)). فرمود:
مسجد سهله، از آن بُقعههایی است که خداوند دوست دارد او را در آن جا بخوانند.
شب و روزی نیست که فرشتگان به زیارت مسجد سهله نشتابند و در آن جا به عبادت حق تعالی نپردازند.
اگر من در آن سامان سکونت داشتم، هیچ نمازی را جز در مسجد سهله نمیخواندم.
ای ابا محمد! اگر مسجد سهله هیچ فضیلتی جز فرود آمدن فرشتهها و اقامت پیامبران را نداشت، همین فضیلت بس بود، در حالی که این همه فضیلت دارد.
آن چه از فضایل مسجد سهله برای تو بازگو نکردم، بیش از فضایلی است که برایات گفتم.
ابوبصیر عرض کرد: ((آیا مسجد سهله، اقامتگاه دائمی حضرت قائم (علیهالسّلام) خواهد بود؟)). فرمود: ((آری.)).(7)
4- مفضّل در ضمن حدیث مفصّلی از محضر امام صادق (علیهالسّلام) پرسید: ((منزل حضرت مهدی (علیهالسّلام) و مرکز اجتماع شیعیان کجا خواهد بود؟)). امام صادق (علیهالسّلام) در پاسخ او فرمود:
دار ملکه الکوفة، و مجلس حکمه جامعها، و بیت ماله و مقسم غنائم المسلمین مسجد السّهلة، و موضع خلواته الذّکوات البیض من الغریّین؛(8)
مرکز حکومت او، کوفه، و مرکز قضاوتاش، مسجد اعظم کوفه، و مرکز بیت المال و محل تقسیم غنایم مسلمانان، مسجد سهله، و محل خلوت و مناجاتهایش تپّههای سپید و نورانی نجف اشرف است.(9)
5- ابوبکر حضرمی از محضر امام باقر (علیهالسّلام) پرسید: ((بعد از خانهی خدا و حرم رسول خدا (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) کدامین بقعه از همهی بقعهها با فضیلتتر است؟)). امام باقر (علیهالسّلام) فرمود:
ای ابابکر! کوفه است که پاک و پاکیزه است، و قبور پیامبران مرسل و غیرمرسل در آن است، و قبور صالحان و صدّیقان در آن است، و مسجد سهیل(10) در آن است که:
خداوند، هیچ پیامبری مبعوث نکرده، جز این که در آن نماز گزارده است.
و فیها یظهر عدل الله؛ عدالت خداوند در آن جا ظاهر میشود.
و فیها یکون قائمه و القُوّام من بعده؛(11) خلیفهی قائم به حق خداوند، و دیگر قائمانِ بعد از اونیز در آن جا خواهند بود.
آن جا اقامتگاه پیامبران، و اوصیای پیامبران و صالحان است.(12)
6- ابان بن تغلب، در سفری با امام صادق (علیهالسّلام) هم سفر شد. در اطراف کوفه، در سه نقطه، امام صادق (علیهالسّلام) از اسب پیاده شد، دو رکعت نماز گزارد.
ابان، در مورد این سه نقطه، از آن حضرت پرسید. امام (علیهالسّلام) توضیح داد. سومین مورد را ((محلّ نزول قائم (علیهالسّلام))) معرفی فرمود.(13)
در این حدیث اگرچه به نام مسجد سهله تصریح نشده، ولی از بررسی مجموع روایات اطمینان حاصل میشود که آن نقطه، مسجد سهله بوده است.
7- محمّد بن حسین بن عبدالله تمیمی، مشهور به ((ابوسوره)) از بزرگان زیدیّه بود. روز عرفهای، به زیارت امام حسین (علیهالسّلام) مشرّف شد. شب عید را نیز در حائر حسینی بیتوته کرد. در پگاه عید اضحی، به هنگام خروج از حرم امام حسین (علیهالسّلام) به پیشگاه مقدّس حضرت بقیّةالله، أرواحنافداه، شرفیاب شد. در محضر آن قبلهی موعود، به سوی مسجد سهله حرکت کرد. معجزهای از آن حضرت مشاهده کرد. مستبصر شد و به آیین تشیع اثناعشری گروید.
ابوسوره میگوید: ((هنگامی که به مقابر مسجد سهله(14) رسیدیم، آن امام همام فرمود:
((هُوَ ذا منزلی؛(15) این جا خانهی من است.)).
در این احادیث، از مسجد سهله به عنوان اقامتگاه حضرت بقیّةاللّه، أرواحنا فداه، به هنگام ظهور سخن رفته است در احادیث فراوان دیگری، به ابعاد دیگری از ویژگیهای مسجد سهله اشاره شده، که شماری از آنها را در این جا میآوریم:
8- شیخ طوسی، با سلسله اسناد خود، در ضمن یک حدیث طولانی، از وجود مقدس امیرمؤمنان (علیهالسّلام) روایت میکند که به هنگام شمارش مساجد مبارکهی کوفه فرمود:
و مسجد بنی ظفر مسجد مبارک. والله! إنّ فیه لصخرة خضراء، و ما بعث الله من نبیّ إلّا فیها تمثال وجهه، و هو مسجد السّهلة؛(16)
مسجد بنی ظفر، که همان مسجد سهله است، مسجد مبارکی است. به خدا سوگند! در آن، تخته سنگ سبز رنگی است که خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرده، جز این که تمثال صورتاش در آن هست.
9- مرحوم کلینی، در همین رابطه، حدیثی با سلسله اسنادش از امام باقر (علیهالسّلام) روایت کرده که آن حضرت، در شمار مساجد مبارکهی کوفه فرمود:
و مسجد بنی ظفر و هو مسجد السّهلة؛(17) و مسجد بنی ظفر که همان مسجد سهله است.
10- امام صادق (علیهالسّلام) خطاب به علاءبن رزین فرمود: ((در نزدیکی شما، مسجدی هست که شما آن را ((مسجد سهله)) مینامید و ما آن را ((مسجد شری))(18) مینامیم، آیا در آن مسجد نماز میخوانی؟)). علاء گفت: ((آری! جانام به فدایت! من، در آن جا نماز میخوانم.)).
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود:
إئته؛ فإنّه لم یأته مکروب إلّا فرّج الله کربته - أوْ قال: قضی الله حاجته - و فیه زبرجدة فیها صورة کلّ نبیّ و کلّ وصیّ؛(19)
آری، آن جا برو؛ زیرا، هرگز اندوهناکی به آن جا نمیرود، جز این که خداوند، اندوهاش را میزداید. [و یا فرمود: حاجتاش را بر میآورد]. و در آن جا زبرجدی هست که تمثال همهی پیامبران و همهی اوصیای پیامبران در آن است.
11- امیرمؤمنان (علیهالسّلام) به مالک بن ضُمره رواسنی - که از خواص اصحاباش بود -(20) فرمود: ((آیا به مسجدی که در پشت خانهات هست، میروی؟ و در آن نماز میگزاری؟)). مالک گفت: ((ای امیرمؤمنان! معمولاً، در این مسجد، خانمها نماز میخوانند.)).
فرمود:
یا مالک! ذاک مسجد ما أتاه مکروب قطّ، إلاّ فرّج اللّه عنه و أعطاه حاجته؛(21)
ای مالک! این، مسجدی است که هرگز شخص اندوهناکی به آن جا نمیرود، جز این که خداوند همّ و غماش را برطرف میکند، حاجتاش را بر میآورد.
در این حدیث، اگرچه به نام ((مسجد سهله)) تصریح نشده، جز این که از بررسی احادیث، اطمینان حاصل میشود که در مورد مسجد سهله است و لذا ابن مشهدی، آن را در باب احادیث مربوط به فضائل مسجد سهله نقل کرده است.(22)
12- امام صادق (علیهالسّلام) در این باره فرمود:
[إنّه(23)] ما من مکروب یأتی مسجدالسّهلة، فیصلّی فیه رکعتین بین العشائین و یدعوالله تعالی، إلّا فرّج اللّه کربه؛(24)
هیچ غمزدهای نیست که به مسجد سهله برود و در آن دو رکعت نماز میان مغرب و عشا بخواند و خدای را بخواند، جز این که خداوند غمهایش را زایل گرداند.
13- از امام زین العابدین (علیهالسّلام) روایت شده که فرمود:
مَنْ صلّی فی مسجد السهلة رکعتین، زاد الله فی عمره سنتین؛(25) هر کس در مسجد سهله دو رکعت نماز بگزارد، خداوند، دو سال بر عمر او میافزاید.
14- امام صادق (علیهالسّلام) در این باره فرمود:
إذا دخلتَ الکوفة، فأتِ مسجدالسهلة، فصلّ فیه واسأل الله حاجتک لدینک و دنیاک...؛(26)
هنگامی که وارد کوفه شدی، به مسجد سهله برو و در آن جا نماز بگزار، آن گاه حاجتهای مادّی و معنوی خود را از خداوند بطلب که:
مسجد سهله خانهی ادریس نبی بود.
حضرت ادریس در آن جا لباس میدوخت و نماز میخواند.
هر کس در مسجد سهله خدا را بخواند، برای هر حاجتی که مورد علاقهاش باشد، خداوند، حاجتاش را بر میآورد، و در روز قیامت، او را تا رتبهی حضرت ادریس بالا میبرد، و او را از ناملایمات دنیا و نیرنگهای دشمنان پناه میدهد.
15- مرحوم کلینی با سلسله اسنادش از امام صادق (علیهالسّلام) روایت کرده که فرمود:
بالکوفة مسجد یقال له ((مسجد السهلة)). لو أنّ عمّی زیداً أتاه، فصلّی فیه واستجار الله، لأجاره عشرین سنة. فیه مناخ الرّاکب و بیت إدریس النّبی (علیهالسّلام)، و ما أتاه مکروب قطّ فصلّی فیه بین العشائین و دعا الله، إلّا فرّج الله کربته؛(27)
در کوفه، مسجدی است که ((مسجد سهله)) نامیده میشود، اگر عمویم زید به آن جا میرفت و به خدا پناهنده میشد، خداوند، بیست سال او را پناه میداد.
آن جا جایگاه سواره و خانهی ادریس نبی (علیهالسّلام) است.
هیچ غم زدهای نیست که به آن جا برود و میان مغرب و عشا نمازی بگزارد و خدا را بخواند، جز این که خداوند غمهایش را بر طرف میسازد.
در نقل شیخ طوسی آمده است که پرسیدند: ((منظور از ((سواره)) کیست؟)). فرمود: ((حضرت خضر (علیهالسّلام).)).(28)
16- جعفر بن محمّد بن قولویه (استاد شیخ مفید) با سلسله اسنادش از امام جعفرصادق (علیهالسّلام) روایت کرده که خطاب به ابوحمزهی ثمالی فرمود:
ای اباحمزه! آیا عمویم زید را در شبی که خروج کرد، دیدار کردی؟)). عرض کرد: ((بلی.)).
فرمود: ((آیا در مسجد سهیل نماز گزارد؟)).
عرض کرد: ((مسجد سهیل کجا است؟ آیا منظور شما مسجد سهله است؟)). فرمود: ((آری.)).
[عرضه داشت: ((نه)).(29) فرمود: أما إنّه لوصلّی فیه رکعتین، ثمّ استجارالله، لأجاره سنة؛ اگر در آن جا دو رکعت نماز میخواند، آن گاه به خدا پناهنده میشد، بی گمان، خداوند، تا یک سال او را پناه میداد.
ابوحمزهی ثمالی گفت: ((پدر و مادرم به فدای شما! آیا مسجد سهله این گونه است؟)). فرمود: ((آری))؛
مسجد سهله، خانهی حضرت ابراهیم بود، هنگامی که به سوی عمالقه رفت.
خانهی حضرت ادریس آن جا بود و آن جا لباس میدوخت.
پایگاه سواره (حضرت خضر) آن جا است.
آن جا، تخته سنگ سبز رنگی است که تمثال همهی پیامبران در آن است.
در زیر آن سنگ، تربتی است که خداوند همهی پیامبران را از آن آفریده است.
محل عروج آن جا است.(30)
فاروق اعظم، آن جا است، که در نقطهای از آن است.(31)
آن جا، رهگذر مردمان است.
آن جا، از سرزمین کوفه است.
صور، در آن جا دمیده میشود.
حشر و نشر، به سوی آن جا است.
هفتاد هزار نفر از کنار آن محشور میشوند که بدون حساب وارد بهشت میگردند...(32)
17- مرحوم کلینی، در همین باره از عبدالله بن ابان روایت میکند که گفت:
روزی، در خدمت امام صادق (علیهالسّلام) بودیم. خطاب به حاضران فرمود: ((آیا کسی از شما، از سرگذشت عمویم ((زیدبنعلی)) (علیهالسّلام) اطّلاعی دارد؟)).
یکی از حاضران گفت: ((آری؛ من، تا حدّی از مطالب ایشان خبر دارم. شبی، در خانهی معاویه بن اسحاق انصاری، در خدمت جناب زید بودیم که گفت: ((مهیّا شوید به مسجد سهله برویم و در آن جا نماز بگزاریم.)).
امام صادق (علیهالسّلام) پرسید: ((آیا انجام داد؟)). پاسخ داد: ((نه. کاری پیش آمد و او را از رفتن به مسجد سهله بازداشت.)).
امام (علیهالسّلام) فرمود: ((اما والله! لو أعاذالله به حولاً لأعاذه؛(33) به خدا سوگند، اگر در آن جا برای یک سال از خدا پناه میطلبید، خداوند به او پناه میداد.)).
سپس فرمود: ((آیا نمیدانید که
آن جا، خانهی ادریس نبی (علیهالسّلام) بود،
حضرت ادریس، آن جا خیاطی میکرد،
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) از آن جا به سوی عمالقه رفت،
داوود از آن جا به جنگ جالوت رفت،
در آن جا تخته سنگ سبز رنگی است که تمثال همهی پیامبران در آن است،
گِل همهی پیامبران، از زیر آن سنگ اخذ شده است،
آن جا، پایگاه سواره است؟)).
پرسیدند: ((سواره کیست؟)). فرمود: ((خضر (علیهالسّلام) است.)).(34)
18- علامهی مجلسی از امام صادق (علیهالسّلام) روایت کرده که فرمود: مسجد السّهلة مناخ الرّاکب؛ مسجد سهله، پایگاه سواره است.)).
پرسیدند: ((منظور از سواره کیست؟)). فرمود: ((حضرت خضر (علیهالسّلام).)).(35)
19- ابن مشهدی، با سلسله اسنادش از علی بن ابراهیم (صاحب تفسیر قمی) روایت کرده که در ضمن یک حدیث طولانی از پدرش ابراهیم بن هاشم نقل کرده، که در مسجد سهله، به خدمت حضرت خضر (علیهالسّلام) شرف یاب شده. در زاویهی شرقی مسجد، از آن حضرت پرسید: این جا چه نام دارد؟)). حضرت خضر (علیهالسّلام) فرمود:
إنّه مقام الصّالحین والأنبیاء والمرسلین؛(36) این جا، مقام صالحان و پیامبران و رسولان است.
20- ابن مشهدی، با چند طریق از ((بشّار مُکاری)) روایت میکند که روزی به محضر امام صادق (علیهالسّلام) شرفیاب شد، طبقی از خرمای طبرزد را در محضر امام (علیهالسّلام) مشاهده کرد. امام (علیهالسّلام) از آن خرما به بشّار تعارف کرد. ایشان عذر آورد که در مسیر خود با حادثهی دل خراشی مواجه شده است، لذا نمیتواند چیزی بخورد.
امام (علیهالسّلام) آن حادثه را جویا میشوند. بشّار میگوید: ((خانمی را در کوچه دیدم که زمین خورده بود. به یاد حضرت زهرا (علیهاالسلام) افتاده، گفته بود: "لعن الله ظالمیکِ یا فاطمة!".
گزارش، به شرطه رسیده بود. شرطه، او را دستگیر کرد. به سوی زندان برد. مرتّب، با تازیانه بر سرش کوبید. او نیز هر چه فریاد میزد و یاری میطلبید، کسی جرئت نمیکرد که به یاریاش بشتابد.)).
امام (علیهالسّلام) دست از طعام کشید. اشک از دیدگان مبارکاش سرازیر شد. آن قدر گریست که محاسن و سینه و دستمالاش خیس شد. آن گاه به بشّار فرمود:
((بشّار! برخیز به مسجد سهله برویم و خدای را بخوانیم و آزادی آن زن را از خداوند بخواهیم)).
امام (علیهالسّلام) کسی را به شرطه خانه فرستاد و به او فرمود: ((آن جا بماند تا هنگامی که از آن زن خبری دریافت کند.)).
بشار میگوید: ((در خدمت امام (علیهالسّلام) به مسجد سهله رفتیم. هر کدام دو رکعت نماز گزاردیم. آن گاه امام (علیهالسّلام) دستها را به سوی آسمان برافراشت و دعای: ((أنت الله لا إله إلّا أنت...)) را تا آخر خواند. آن گاه به سجده رفت. من، جز صدای نفسهایش را نمیشنیدم.
پس از مدتی سر از سجده برداشت و فرمود:
"برخیز که زن آزاد شد".)).
بشار گوید: ((در محضر امام (علیهالسّلام) حرکت کردیم. در کوچههای کوفه بودیم که فرستادهی امام (علیهالسّلام) آمد و آزاد شدن آن خانم را به امام (علیهالسّلام) نوید داد...(37))).
پی نوشت ها:
الف) مسجد مقدّس جمکران، ص 40؛ زیارت عاشورا و آثار شگفت، ص 55 .
ب) جنّةالمأوی، ص 45؛ بحار، ص 53، ص 232.
ج) جمال الاسبوع، ص 280.
1) کافی، ج 3، ص 495؛ تهذیب الأحکام، ج 3، ص 252؛ إثبات الهداة، ج 3، ص 453؛ وسائل الشیعة، ج 5، ص 267؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 439؛ مرآت العقول، ج 15، ص 491؛ حلیةالأبرار، ج 5، ص 339؛ گزیدهی کفایةالمهتدی، ص 279.
2) ارشاد مفید،ج 2، ص 380؛ غیبت شیخ طوسی، ص 471؛ کشف الغمّة، ج 3، ص 253؛ المستجاد، ص 264؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 331.
3) مزار شیخ مفید، ص 25؛ المزار الکبیر، ص 134؛ نیز ر.ک: الصراط المستقیم، ج 2، ص 251.
4) مُحَجَّل، به اسبی گفته میشود که قسمتی از پاهای آن، سفید و درخشانباشد. [لسان العرب، ج 3، ص 65].
5) شِمْراخ، عبارت از سپیدی باریک هلال گونهای است که از پیشانی اسب به سوی لب هایش کشیده شود. [فقه اللّغه، ثعالبی، ص 67].
6) دلائل الإمامة، ص 458؛ نیز ر.ک: العدد القویّة، ص 75؛ منتخب الأثر، ج 3، ص 250.
7) المزارالکبیر، ص 134؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 436؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 417؛ نیز ر.ک: قصص الأنبیاء، راوندی، ص 80.
8) بحارالأنوار، ج 53، ص 11.
9) ذکوات، جمعِ ذکات، به معنای سنگ ریزههای مشتعل و درخشان است. [مجمع البحرین، ج 1، ص 159]. به تپّههای نجف اشرف، به جهت سنگریزههای شفّاف و درخشناناش که ((دُرِّ نجف)) نامیده میشود، ((ذکوات بیض)) میگویند. امام صادق (علیهالسّلام) به هنگام بیان انگشتریهایی که دوست دارد همهی شیعیان داشته باشند، از دُرِّ نجف چنین یاد میکند: ((ومایظهره الله بالذَّکَواتِ الْبیضِ بالغریّین))؛ و آن چه خداوند در تپّههای شفّاف و درخشانِ نجف پدید میآورد. [تهذیب الأحکام، ج 6، ص 37].
10) در حدیث شانزدهم بیان خواهد شد که منظور از مسجد سهیل، همان مسجد سهله است.
11) منظور از قائمان بعد از حضرت بقیّةالله (علیهالسّلام) جانشینان آن حضرتاند؛ زیرا، به طوری که سیّد مرتضی علم الهدی به تفصیل بیان فرموده، با ارتحال حضرت بقیّةاللّه، أرواحنافداه، تکلیف برداشته نمیشود و چون باید هرگز روی زمین خالی از حجّت نباشد، باید پیشوایانی به عنوان جانشینان آن حضرت در روی زمین باشند [رسائل الشّریف المرتضی، ج 3، ص 146].
شاید منظور از قائمان بعد از او، امامان معصوم (علیهمالسّلام) باشند که بر اساس عقیدهی قطعی ما، رجعت خواهند کرد. [بحارالأنوار، ج 100، ص 440]
شیخ حرّ عاملی، در این باره، شش وجه فرموده است. [الا یقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرّجعة، ص 366]
از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده که بعد از قائم ما، یازده پیشوا خواهد بود [غیبت شیخ طوسی، ص 478].
از رسول اکرم (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) روایت شده که در شب ارتحالاش، نامهای به امیرمؤمنان (علیهالسّلام) تحویل دادند و وصیّت فرمودند که آن را امامان (علیهمالسّلام) دست به دست، به حضرت مهدی (علیهالسّلام) برسانند، او نیز به هنگام وفات به فرزندش مرحمت کند [غیبت طوسی، ص 151؛ نیز ر.ک: جزیرهی خضراء، ص 39-44؛ کمالالدین، ج 1، ص 358؛ مصباحالمتهجّد، ص 406].
12) تهذیب الأحکام، ج 6، ص 31؛ کامل الزّیارات، ص 26؛ المزارالکبیر، ص 113؛ مختصرالبصائر، ص 178؛ الرّجعة، استرابادی، ص 99؛ وسائلالشیعة، ج 5، ص 255؛ حلیةالأبرار، ج 5، ص 340، بحارالأنوار، ج 53، ص 148 و ج 100، ص 440؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 416.
13) کافی، ج 4، ص 572؛ حلیةالأبرار، ج 5، ص 341؛ وسائلالشیعة، ج 14، ص 401؛ روزگار رهایی، ج 2، ص 654.
14) در مورد مقابر مسجد سهله، در کتاب اجساد جاویدان، ص 42، به تفضیل سخن گفتهایم. در تشرّف سی و هفتم نیز در این رابطه سخن خواهیم گفت. از بررسی منابع تاریخی معلوم میشود که پس از اسلام نیز افرادی در این مسجد دفن شدهاند، که از آن جمله است:
الف) یحیی بن عبدالله بن محمّد بن عمر الأطرف بن امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) که به دست هارون الرشید به شهادت رسید و در مسجد سهله مدفون شد. [الفائق، ج 3، ص 436].
ب) علی بن ابراهیم خیاط، صاحب چندین اصل، که به سال 207 ه وفات کرد. ابراهیم بن محمد علوی بر پیکرش نماز خواند. [رجال شیخ طوسی، ص 480؛ قاموسالرجال، ج 7، ص 259].
ج) احمدبن محمد طایی، که پنج روز مانده از جمادی الآخره 281 ه در کوفه درگذشت. [تاریخ طبری، ج 8، ص 168].
15) الخرائج والجرائح، ج 1، ص 471؛ الثاقب فی المناقب، ص 597؛ منتخب الأنوار المضیئة، ص 161؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 212؛ مدینةالمعاجز، ج 8، ص 151؛ گزیدهی کفایةالمهتدی، ص 230.
16) امالی شیخ طوسی، ج 1، ص 168؛ نیز ر.ک: الغارات، ج 2، ص 484؛ المزارالکبیر، ص 118؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 396.
17) کافی، ج 3، ص 489؛ تهذیب الأحکام، ج 3، ص 250؛ المزارالکبیر، ص 119؛ وسائل الشیعة، ج 5، ص 249؛ نیز ر.ک: خصال، ج 1، ص 301؛ روضةالواعظین، ج 2، ص 336؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 438.
18) این واژه، در بحارالأنوار و متن چاپی قرب الاسناد ((شری)) ثبت شده است. در نسخهی خطّی آن [نسخهی کتابخانهی آیةالله مرعشی، به شمارهی 3918] ((بری))، در وسائل و حاشیهی آن نسخهی خطّی ((ثری)) ثبت است.
19) قرب الإسناد، ص 159؛ وسائل الشیعة، ج 5، ص 268؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 437.
20) مستدرکات علم الرّجال، ج 6، ص 334.
21) المزار الکبیرص 133؛ نیز ر.ک: کامل الزّیارات، ص 28؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 403؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 445.
22) همان.
23) لفظ ((إنّه)) فقط در مزار شیخ مفیدهست.
24) مزار شیخ مفید، ص 26؛ تهذیب الأحکام، ج 6، ص 38؛ المزارالکبیر، ص 134؛ وسائل الشّیعة، ج 5، ص 266؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 440.
25) مزار شیخ مفید، ص 26؛ المزارالکبیر، ص 134؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 417؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 436. [در مزار کبیر به جای ((سنتین))، ((سنین)) چاپ شده که غلط چاپی است].
26) قصص الأنبیاء، قطب راوندی، ص 80؛ قصص الأنبیاء، جزائری، ص 65؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 434؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 413.
27) کافی، ج 3، ص 495؛ مرآت العقول، ج 15، ص 491؛ وسائل الشّیعة، ج 5، ص 267؛ بحارالأنوار، ج 10، ص 439.
28) تهذیب الأحکام، ج 3، ص 252.
29) جملهی ((قال: لا)) در اکثر منابع افتاده است، ولی درکامل و مستدرک موجود است.
30) علاّمهی مجلسی فرموده: ((شاید منظور از جملهی ((معراج آن جا است.))، این باشد که رسول اکرم (صلّیاللّهُعلیهوآلهوسلّم) هنگامی که در شب معراج نزول کرده، در مسجد کوفه نماز گزارده، به مسجد سهله تشریف فرما شده، از آن جا به آسمانها عروج فرموده است، و شاید منظور این باشد که معراج معنوی برای مؤمنان، در آن جا حاصل میشود.)). [بحارالأنوار، ج 100، ص 437]
31) و در مورد ((فاروق اعظم)) احتمال دادهاند که منظور، وجود مقدّس حضرت ولی عصر (علیهالسّلام) باشد. معنای حدیث، چنین خواهد بود که در نقطهای از مسجد سهله، توسّط حجّت خدا، بین حق و باطل، فرق گذاشته میشود.)). او، برای این سخن استشهاد فرموده به حدیث پنجم که در فرازی از آن، امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید: ((عدالت خدا، در آن جا ظاهر میشود و قائم به عدل الهی در آن جا خواهد بود.)). [همان]
32) کامل الزّیارات، ص 25؛ مزار شیخ مفید، ص 24؛ تهذیبالأحکام، ج 6، ص 37؛ وسائلالشّیعه، ج 5، ص 265؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 436؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 415.
33) در نقل قطب راوندی، به این تعبیر آمده: ((اگر عمویم به هنگام خروج به مسجد سهله میرفت و در آن نماز میگزارد و به خدا پناه میبرد، خداوند، بیست سال به او پناه میداد.)). [قصص الأنبیاء، ص 79؛ بحارالأنوار، ج 46، ص 182؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 414]. در نقل ابن مشهدی چنین آمده: ((به خدا سوگند! اگر یک سال از خدا پناه میخواست، خداوند، سالها به او پناه میداد.)). [المزارالکبیر، ص 135؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 417].
34) کافی، ج 3، ص 494؛ مرآت العقول، ج 15، ص 491؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 435؛ وسائلالشّیعة، ج 5، ص 266؛ نیز ر.ک: کتاب مَنْ لایحضره الفقیه، ج 1، ص 151.
35) بحارالأنوار، ج 13، ص 303؛ قصص الأنبیاء، جزایری، ص 299.
36) المزارالکبیر، ص 141؛ مزار شهید، ص 274؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 444؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 444.
37) المزارالکبیر، ص 136؛ مزار شهید، ص 269؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 441؛ مستدرکالوسائل، ج 3، ص 419.
منبع: ماهنامه انتظار موعود - شماره 5
ادامه دارد ...